نویسنده | پائولو کوئلیو |
مترجم | سیده مریم کشفی |
ناشر | عطر کاج |
صفحات | 136 |
اندازه کتاب | 14*21/ جلد نرم |
ایرلند
آگوست ۱۹۸۳.
تابستان و پاییز.
دختر با نگاهی خیره گفت:
«من میخواهم جادوگری یاد بگیرم» ساحر نگاهش کرد. شلوار جین رنگ و رو رفته٬ تیشرت سفید و کفشهای خاکی. در چشمان دختر حسی مبارزه طلبانه دید که اکثر آدمهای نامطمئن از خواسته شان، داشتند. با خود فکر کرد: «حداقل دو برابر این دختر سن دارم.» با این وجود در همان نگاه اول فهمید که در مقابل «خود دیگرش» ایستاده است.
دختر که سکوت جادوگر را دید گفت:
«اسم من بریداست. ببخشید زودتر خودم را معرفی نکردم. برای این لحظه و دیدن شما خیلی انتظار کشیدم ولی حالا از آنچه فکر میکردم مضطرب ترم.»
مرد پرسيد:
«چرا میخواهی جادوگری یاد بگیری؟»
»می خواهم یاد بگیرم تا بتوانم به سوال هایی که درباره زندگی دارم جواب بدهم. برای شناختن نیروهای مرموز٬ رفتن به آینده و گذشته.»
نظری درباره این کتاب دارید ؟