نویسنده | جیمز سوروویکی |
مترجم | اکبر احمدی |
ناشر | علم |
صفحات | 466 |
اندازه کتاب | 14*21/ جلد نرم |
فهرست:
مقدمه
– بخش اول
۱. خرد جمعی
۲. تفاوت، تفاوت میآفریند رقصهای حرکتی، خلیج خوکها٬ و ارزش تنوع
۳. میمون میبیند٬ میمون انجام میدهد: تقلید، آبشارهای اطلاعات و استقلال
۴. سر هم کردن قطعات: سیا٬ لینوکس، و هنر تمرکززدایی
۵. برقصیم؟: هماهنگی در جهانی پیچیده
۶. جامعه وجود دارد: مالیاتها، انعام، تلویزیون، و اعتماد
– بخش دوم
۷. ترافیک: آنچه در اینجا داریم ناتوانی از هماهنگی است
۸. علم: همکاری، رقابت، وشهرت
۹. کمیتهها، هیئتهای منصفه، و تیم ها: حادثه کلمبیا و چگونه گروه های کوچک برای کار درست می شوند
۱۰. کمپانی: آیا ملاقات با رئیس جدید مثل رئیس قدیمی است؟
۱۱. بازارها: مسابقات زیبایی، سالنهای بولینگ، و قیمتهای سهام
۱۲. مردم سالاری: رؤیاهای مصلحت عمومی
سخن پایانی برای نشر انکور بوکس
یادداشتها
درباره کتاب
………………….
مقدمه:
یک روز پاییزی ۱۹۰۶ دانشمند بریتانیایی فرانسیس گالتون، خانهاش در شهر پلیموث را ترک کرد و عازم روستایی زیبا شد. گالتون هشتاد و پنج ساله بود و کم کم احساس پیری می کرد، اما هنوز مالامال از این شوق بود که شهرت -و بدنامی- اش را به خاطر کارش در آمار و علم وراثت کسب کرده بود. و در آن روز خاص، چیزی که گالتون مشتاقش بود دام بود.
مقصد گالتون، نمایشگاه فت استاک اند پولتري وست انگلند سالیانه بود، بازار منطقهای که کشاورزان محلی و اهالی شهر در آنجا برای ارزشیابی کیفیت گاوها، گوسفندان، مرغها، اسبها، و خوکهای یکدیگر جمع میشدند. گردش از بین قیل وقالهای غرفههای معاینه اسبهای بارکش و خوکهای پرواری عالی شاید به نظر میآید شیوه عجیبی برای یک دانشمند (مخصوصا دانشمندی پیر) برای سپری کردن یک بعداز ظهر بوده است، اما منطق آشکاری برای این کار وجود داشت. گالتون مردی با مشغولیت ذهنی به دو چیز بود: اندازه گیری ویژگیهای جسمانی و روانی، و تولید مثل. و با وجود این نمایشگاه دام مگر چیزی غیر از فرصتی برای نمایش بزرگ آثار تولید مثل خوب و بد است؟
تولید مثل برای گالتون مهم بود چون باور داشت که تنها تعداد خیلی کمی از مردم ویژگیرهای لازم برای سالم نگه داشتن جوامع را دارند. در واقع، او بیشتر زندگی شغلیاش را به اندازه گیری آن ویژگیها برای اثبات این موضوع اختصاص داده بود که اکثریت بزرگی از مردم آن ویژگی ها را ندارند. برای نمونه در نمایشگاه بین المللی ۱۸۸۴ لندن، او یک “آزمایشگاه تن سنجی”، بر پا کرد که در آن با ابزارهای ساخت خودش، علاوه بر چیزهای دیگر، “تیزی بینایی و شنوایی، درک رنگ، قضاوت دید، [و] زمان واکنش” نمایشگاه روها را آزمایش کرد. آزمایش هایش باعث ایمان کم او به هوش فرد متوسط شدند، “حماقت و لجاجت بسیاری از مردان و زنان همان قدر که زیاد است به زحمت قابل قبول است.” فقط اگر قدرت و کنترل در دست انتخاب باقی می ماند، با اندکی ادب، گالتون باور می کرد که یک جامعه می توانست سالم و قوی باقی بماند.
نظری درباره این کتاب دارید ؟