نویسنده | ملودی بیتی |
مترجم | حسام الدین معصومیان شرقی |
ناشر | بهجت |
صفحات | 388 |
اندازه کتاب | 14*21 / جلد نرم |
چگونه کنترل کردن را رها کنیم و مراقبت از خود را شروع کنیم.
آیا در خانواده و اطرافیان شما، فردی وجود دارد که درگیر مشکلات او شده اید؟
آیا مشکل او را مشکل خود می دانید به طوری که در تلاش نجات او هستید؟
آیا سعی می کنید او را تغییر دهید و فکر می کنید اگر او تغییر کند، حال شما بهتر می شود و شاد و خوشبخت خواهید شد؟ اگر چنین است، شما نیز ممکن است مانند بسیاری دیگر که در جریان مراقبت از دیگری و تغییر دادن او، زندگی خود را نادیده گرفته و فراموش کرده اند، هم وابسته باشید و به احتمال بتوانید خود را در این کتاب بازیابید.
پيشگفتار نویسنده:
می خواهم به اوايل سال هاي دهه ی شصت خورشيدی برگردم؛ به زمانی که به فكر نوشتن كتابی درباره ی هم وابستگی افتادم. در آن زمان برای رهایی از رنجی که می کشیدم، ناامیدانه دست به تلاش طاقت فرسایی زده بودم. در چنین شرایطی بود که با خود عهد کردم، اگر فهمیدم که چه بر سرم آمده است و اگر پی بردم که چه اقدامی لازم است برای خوب شدنم انجام دهم، کتابی درباره ی آن بنویسم. تصمیم گرفتم این کتاب را با سبکی صمیمانه، ملایم، بدون قضاوت و به زبانی غیرتخصصی بنویسم.
لازم بود این کتاب،کتابی محبت آمیز باشد؛ چرا که این همان چیزی بود که من نیاز داشتم؛ نیاز به دانش و محبت. من با شروع سفر بهبودی ام از هم وابستگی، به کمک نیاز داشتم و آن کتاب هم لازم بود کمک کننده باشد.
بعد از گذشت 5 سال از آن زمان، شروع به نوشتن آن کتاب کردم. این درست زمانی بود که ده سال از جدایی از شوهرم میگذشت و چهار ماه بود که من و دو فرزندم نیکول و شِيناز حمایتهای سازمان بهزیستی استفاده می کردیم.
………………………………..
پیشگفتار برگردان:
تغییر بزرگ و بسیار مهمی در دیدگاه ما نسبت به روابط فداکارانه، صمیمانه و عاشقانه در حال شکل گیری است.
ما فکر می کردیم و هنوز فکر می کنیم که اگر فرد محبوب و مورد علاقهی ما تغییر کند و جور دیگری شود، وضعیت ما بهتر میشود و شاد و خوشبخت خواهیم شد؛ به ویژه اگر این فرد، رفتاری اعتیادی، خود تخریب گر یا غیر معمولی داشته باشد.
زمان بسیار طولانیای را در متعهدانه عمل کردن به این فکر و باور سپری کردهایم. چنان غرق در کنترل، تغيير و نجات دیگری یا دیگران بوده ایم که ارتباط خود را با حیاتی ترین بخش وجودمان یعنی خود حقیقیمان از دست دادهایم. با برگزیدن خودی دروغین و ناصادق، خود حقیقی مان را فراموش کردهایم و در نتیجه از معنویت تهی شدهایم؛ چرا که خود حقیقی تنها جایگاهی است که معنویت می تواند در آن آشکار گردد. ناپایداری شادی و خوشی بسیار شکننده، عدم احساس خوشبختی درونی، درد و رنج و آشفتگی کنونی ما، گواهی شده است بر حاکمیت خود دروغین و ناکارآمدی باورهای ما.
باورهای قدیمی و کهنه ای از این قبیل: “اگر او تغییر کند، حال من خوب خواهد شد”، “اگر فقط این مشکل حل شود، دیگر خوشحال خواهم بود”، ” کافی است فقط اراده کنم، او را تغییر خواهم داد ” یا “او کافیست اراده کند، مشکلش را حل خواهد کرد و ما را در وضعیت ناخوشیای قرار داده است که با هر نوع ناخوشی شناخته شدهی دیگری متفاوت است. از این روی، این وضعیت به نامی نیاز دارد تا کسانی که مبتلا به آن هستند را از برچسب های خل، دیوانه، مریض، بیعرضه٬ ساده لوح، احمق و… رهایی بخشد و این افراد بتوانند با همنوعان خود زبان مشترک بیابند. از این رو واژهی هموابستگی که تا حدود سی و چند سال پیش هم در شکل اصلی انگلیسی و هم در شکل فارسیاش ساخته نشده و در هیچ فرهنگ لغاتی آورده نشده بود، بر روی این وضعیت کمابیش همگانی، نهاده شد. با نامگذاری این وضعیت، افرادی که خود را هموابسته می دانند، امکان آن را نیز می یابند تا از ناخوشیای که آنها را آشفته ساخته است و نسبت به آن ناآگاه بوده اند، رهایی یابند.
ما به عنوان هم وابسته به مرور پی می بریم که اعتقاد به باورهایی که توجه ما را بر دنیای مادی بیرون از خویشتن حقیقی و بر تغییر دادن دیگران متمرکز می کند، جواب نمیدهد؛ چرا که ما آشفته و ناخوش شدهایم و در چنین وضعیتی هر چه بیشتر تلاش می کنیم، کمتر احساس خوشی و رضایت می کنیم. پس به این نتیجه می رسیم که درد و رنج ناشی از هم وابستگی دیگر بس است و دست به دعا بر می داریم که:
خداوندا، آرامشی عطا فرما، تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم.
……………………………………….
فهرست:
پیش گفتار برگردان
پیش گفتار نویسنده بر چاپ سال 1371 خورشیدی
مقدمه نویسنده
– بخش اول: هموابستگی چیست؟ هموابسته کیست؟
1. داستان زندگی جسیکا
2. … و داستانهای دیگر
3. هم وابستگی
4. ویژگیهای شخصیتی هم وابستهها
– بخش دوم: اصول اولیهی مراقبت از خود
5. جداسازی
6. اختیار خود را به دست هرکسی و هرچیزی نسپارید
7. خود را آزاد سازید
8. از حالت قربانی بودن، بیرون بیایید
9. استقلال
10. برای خود زندگی کنید
11. رابطهای عاشقانه با خود برقرار کنید
12. هنر “پذیرش” را یاد بگیرید
13. احساسات خود را حس کنید
14. خشم
15. آری، شما می توانید فکر کنید!
16. برای خود هدف هایی را تعیین کنید
17. ارتباط
18. از یک برنامهی دوازدهگامی استفاده کنید
19. خرده مطالب مهم
20. زندگی و محبت کردن را دوباره یاد بگیریم
سخن آخر
منابع
نظری درباره این کتاب دارید ؟